۱۳۹۰ دی ۱۴, چهارشنبه

نامه آقای واحدی به خامنه ای


شما را با عنوان « آيت اله » مورد خطاب قرار می دهم تا بار ديگر مردم به ياد بياورند مرحوم منتظری تنها به خاطر تأکيد بر عدم شايستگی شما برای استفاده از اين عنوان ، با چه ظلم ها و آزارهايی در زمان حيات خود مواجه شد و تشييع و ترحيم او با چه محدوديت های عقده گشايانه ای روبرو گشت! ... لطفا در دوره کوتاه باقيمانده از حکومت ، به کارهای خود ادامه دهيد زيرا تنها از اين طريق ، مضحک بودن ادعای شما در خصوص نترسيدن از قدرت های بزرگ جهانی بر خالص ترين طرفداران شما هم آشکار می شود . امروز شما آنقدر ضعيف شده ايد که حتی در برابر عروسک دست ساز خود يعنی محمود احمدی نژاد هم يارای ايستادن نداريد.
روی سخنم با شماست آيت اله خامنه ای!
تعجب نکنيد از اينکه شما را آيت اله خطاب کردم . مدت زيادی انديشيدم که برای شما چه عنوانی انتخاب کنم.آقا؟ سيد علی خامنه ای ؟ علی خامنه ای يا آيت اله سيد علی خامنه ای ؟ به اين نتيجه رسيدم همان عنوانی را به کار ببرم که شما تنها با استفاده از ابزار های حکومتی ، آن را به دست آورده ايد و بسياری از افراد به طمع لقمه ای نان يا به اميد رسيدن به مناصبی که لايق آن نيستند شما را با آن عنوان می خوانند . از سوی ديگر يقين دارم به کارگيری عنوان «آيت اله » برای شما ، چيزی بر اعتبارتان نمی افزايد زيرا تکرار اعطای اين لقب به شما و برخی مزد بگيران متملق ـ که آنها هم مانند خودتان ، ناگهان آيت اله شدند ـ شرايطی فراهم کرده که ملقب بودن به اين عنوان آبرويی برای کسی ايجاد نمی کند و نداشتن اين عنوان هم موجب « تحقير » کسی نخواهد شد. . شما هرگاه اراده کنيد کسی که تنها تخصص او « اجتهاد » در کشف راههای جديد برای تملق گويی از شماست توسط دستگاه تبليغات رسمی کشور ، به درجه آيت الهی نائل می آيد اما اگر کسی در مقام حق جويی ، انتقادی بر شما وارد کند در منابر و تريبونهای حقوق بگير رهبر ، از منصب آ يت الهی ، خلع درجه می شود . شما را با عنوان « آيت اله » مورد خطاب قرار می دهم تا بار ديگر مردم به ياد بياورند مرحوم منتظری تنها به خاطر تأکيد بر عدم شايستگی شما برای استفاده از اين عنوان ، با چه ظلم ها و آزارهايی در زمان حيات خود مواجه شد و تشييع و ترحيم او با چه محدوديت های عقده گشايانه ای روبرو گشت!

شما را آيت اله خطاب می کنم و از رو حانيون والامقامی که به خاطر حفظ دنيای شما ، آخرت خود را نفروخته اند تقاضا می کنم برای تميز آخوند های درباری از روحانيونی که دين ودنيای مردم را آباد می خواهند ، تمهيدی بينديشند . مگر شيخ کلينی که از او با عنوان « ثقه الاسلام » ياد می شد از آيت اله های دست ساز شما کمتر اعتبار و احترام داشت ؟ مگر از يکهزار واندی سال قبل تا دهه های اخير برای بزرگانی همچون ابن سينا ، شيخ بهايی ، شيخ صدوق ، سهروردی و علمايی که در درشته های گوناگون علوم ، آثاری ماندگار از خود به جای گذاشتند چيزی بيش از عنوان « شيخ » استفاده شده است ؟ يکی از معتبر ترين افراد برای روحانيون سنتی در دهه های اخير ، مرحوم شيخ عبدالکريم حائری يزدی ـ مؤسس حوزه علميه قم ـ بوده است.

آيا توصيف او با عنوان « حاج شيخ» از اعتبارش در حوزه های علميه کاسته است؟ مگر بزرگانی چون مرحوم طالقانی ، به خاطر داشتن عنوان « آيت اله » محبوب خدا وخلق خدا شدند ؟مگر کروبی شجاع ،به خاطر ملقب بودن به لقب آيت الهی ، اينگونه به قلب ميليونها ايرانی راه يافته است؟ از همه بالاتر ، مگر رابطه عاشقانه بسياری از ايرانيان با ائمه معصومين عليهم السلام بر اساس عناوين والقاب دهان پُر کنی که امثال شما به آن محتاج هستيد تنظيم می شود ؟ پس بگذار عنوان آيت اله که شنيدن آن شما را ارضا می کند برای خودتان باقی بماند . لابد علمای بزرگ دينی هم برای خود تدابيری خواهند انديشيد تا بدنامی کارهايی که تحت لوای حکومت « آيت اله» انجام ميشود به نام آنها ثبت نگردد. آنها شايد ناچار باشند از اين به بعد عناوينی برای خويش برگزينند که شنيدن آن عناوين، مردم ايران را به ياد حمايت های بی منطق شما از دروغ پردازان دولت احمدی نژاد ، رانت خواران بزرگ ، سر کوبگران و شکنجه گران نيندازد و بالاتر از همه ، خاطره رفتار فرعونی حاکمان ايران را برای ايرانيان زنده نکند.

آيت اله خامنه ای !
بسياری از کسانی که دل در گروی ابادانی ايران يا سربلندی اسلام دارند طی ماههای اخير ، در خطاب های کتبی و شفاهی ، ازشما خواسته اند به برخی اقدامات پايان دهيد که البته همه آنها می دانند خاتمه آن اقدامات و افتضاحات ، جز با کوچ شما به دنيای ديگر يا به پايان رسيدن رياست متزلزل شما بر کشور ، ميسر نخواهد بود من هم تا چندی پيش گمان می کردم بايد دلسوزان اين کشور، شما را به بازبينی اقداماتتان فرابخوانند. امابه ياد آوردم که شما هيچگاه با اراده خود ، تن به تغيير واصلاح نداده ايد و هرگاه که فشارهای داخلی يا خارجی ، تغيير واصلاحی را بر شما تحميل کرده ، شما پس از پشت سر گذاشتن بحران ، نه تنها به جايگاه پيشين بازگشته ايد بلکه تمام تلاش خود را به کار گرفته ايد تا احساس حقارت ناشی از تغيير تحميلی را به نحوی ، جبران نماييد. فکر می کنم خودشما بهتر از هرکس منظور مرا می دانيداما برای کسانی که اين نامه را می خوانند فقط چند نمونه از رفتار شما در سالهای گذشته را يادآوری می نمايم:

يک ـ در اواخر سال ۷۴ که وضعيت کشور ، از برخی جهات شبيه امروزبود وشما نياز به حضور گسترده مردم در انتخابات ـ برای اثبات مشروعيت خود به ناظران داخلی و خارجی ـ داشتيد در جمع دانشجويانی که به « نظارت استصوابی شورای نگهبان » معترض بودند آنها را به حضور گسترده در انتخابات فراخوانديد و گفتيد « نظارت استصوابی ، مصوبه مجلس است . نمايندگان مجلس می توانند قانون را اصلاح کنند» اما همين که به مقصود خود رسيديد ،همه سخنانِ اغواگرانه خويش را به دست فراموشی سپرديد و نظارت استصوابی را از گذشته محکم تر بر سر کانديداهای مجلس کوبيديد.

دو ـ هجدهم تيرماه سال هفتاد و هشت و روزهای پُر التهاب پس از آن را به ياد می آوريد؟. بله درست فهميديد. همان روزهايی که حتی يادآوری آن ، موجب شرمساری است . در آن روزها شما مطمئن بوديد که خون به جوش آمده دانشجويان ، ممکن است بنيان حکومت ظلم در ايران را برچيند . لذا در برابر دوربين های تلويزيونی ، اشک ريختيد و خواستار محاکمه و مجازات کسانی شُديد که در کوی دانشگاه تهران ، جنايت آفريده بودند . حتی گفتيد که از شنيدن اخبار مربوط به کوی دانشگاه تهران ، قلبتان به درد آمده است . با همين حرف ها ، بسياری از افراد را فريفتيد و از همه سياست مداران سرشناس دو جناح کمک گرفتيد تا آرامش به شهر تهران بازگردد. اما همين که خيالتان آسوده شد در مقام مدعی نشستيد و دستور داديد که شاکيان کوی دانشگاه را به زندان بيندازند . ظاهراً اين حد از عقده گشايی هم ، آرامش برای شما به ارمغان نياورد . پس ، اَمربَران شما موظف شدند قرباينان جنايت هجده تير را به تمسخر بگيرند . آنها نيز با « صدور حکم محکوميت يک سرباز به خاطر دزديدن يک ريش تراش از خوابگاه دانشجويان کوی دانشگاه » دستور ولی نعمت را اجابت کردند . جنايت کوی دانشگاه تهران پس از کودتای انتخاباتی سال ۸۸ هم تکرار شد اما در سال ۸۸ ، مقامات قضايی کشور که از مافی الضمير شما آگاه بودند حتی به اندازه شناسايی « دزد ريش تراش» هم به خود زحمت ندادند در حالی که در ماههای اوليه پس از بيست ودوم خرداد ۸۸، رئيس مجلس شما بارها بر رسيدگی به جنايت کوی دانشگاه تأکيد کرد.
ظاهراً اين حد از عقده گشايی هم ، آرامش برای شما به ارمغان نياورد . پس ، اَمربَران شما موظف شدند قرباينان جنايت هجده تير را به تمسخر بگيرند . آنها نيز با « صدور حکم محکوميت يک سرباز به خاطر دزديدن يک ريش تراش از خوابگاه دانشجويان کوی دانشگاه » دستور ولی نعمت را اجابت کردند . جنايت کوی دانشگاه تهران پس از کودتای انتخاباتی سال ۸۸ هم تکرار شد اما در سال ۸۸ ، مقامات قضايی کشور که از مافی الضمير شما آگاه بودند حتی به اندازه شناسايی « دزد ريش تراش» هم به خود زحمت ندادند
 سه ـ باز هم بگويم؟ ايا بحران هسته ای رابه ياد می آوريد که چگونه شما را مستأصل کرده بود ؟ به ياد داريد که تا آخرين روزهايی که خاتمی بر سر کاربود برای سوءاستفاده از اعتبار جهانی او ، از عملکرد هسته ای دولت هشتم تجليل می کرديد ؟ به ياد داريد که عده ای از طرفداران دو آتشه شما ، مناقشات فراوانی بر سر مذاکرات پاريس به راه انداختند و شما شخصاً به دفاع از عملکرد خاتمی و تيم هسته ای او برخاستيد؟ اگر فراموش کرده ايد من عين جملات شما راکه هنوز در سايت دفتر خودتان موجود است يادآوری می نمايم :«دوستانی که مشغول فعاليت و مذاکره هستند، خوب مذاکره کرده‌اند. من همين مذاکرات پاريس را که همين اخيراً – يک ماه پيش تقريباً – انجام گرفت، نگاه کردم و خواندم؛ مواضع خوبی را اتخاذ کردند و خوب دفاع کردند و قوی و منطقی حرف زدند.»[‌ ديدار با سفرای ايران ـ بيست وپنجم مرداد ماه ۸۳] در اين داستان هم پس از آن که احساس کرديد نيازی به اعتماد سازی در خارج نداريد همه حرف ها و تأييديه های قبلی خود را فراموش کرديد و تيم هسته ای دولت قبلی را به ضعف و ناکارآمدی متهم نموديد تا جايی که همه تلاش های اعتماد ساز خاتمی و دولت او ، بی اثر شد و هزينه های فراوان خارجی بر کشور ، تحميل گرديد .
ايت اله خامنه ای !

نمونه هايی که ذکر شد فقط برای اثبات اين نکته بود که شما ، اصولاً قائل به اصلاح گفتار و گفتمان خود نيستيد و هرگاه هم که به ناچار ، تن به اصلاح داده ايد تمکين شما کوتاه مدت وبرای « خريدن فرصت » بوده است . البته ، امروز که شرايط کشور از هر زمان ديگری بحرانی تر و عملکرد شما از هر دوره ديگری مناقشه بر انگيزتر است شما هيچ نشانه ای از تمايل به اصلاح از خود بروز نداده ايد لذا نمی دانم دوستانم به کدام اميد ، شمارا به اصلاح فرامی خوانند ؟ اما به فرض که مانند سالهای هفتاد و چهار ، هفتاد و هشت وهشتاد وهشت ، از مواضع خود عقب نشينی کنيد يا ظاهراً با انجام اصلاحاتی موافقت نماييد يقين دارم پس از مدتی کوتاه ،اولاً اصلاحات موقت را متوقف خواهيد نمود ثانياً چون تن دادن به اصلاح را نوعی تحقير برای خود بر می شماريد برای بازگشت به نقطه قبل از اصلاح ، هر کاری که لازم باشد انجام خواهيد داد و کسانی که عامل وادارکردن شما به اصلاح بوده اند با بدترين عقده گشايی های شما مواجه خواهند شد.

ايت اله خامنه ای ! حتی اگر يک در صد احتمال اصلاح رفتار شماوجود داشت من هم همان چيزهايی را می نوشتم که دوستان ديگرم برای شما نوشتند . همچنين اگر روش هايی وجود داشته باشد که اصلاح امور بدون نياز به اجازه شما ، امکان پذير باشد از ان استقبال خواهم کرد اما « اصلاح » اگر مانند موارد پيشين ، با اجازه شما بيايد با دستور شما هم خواهد رفت و اين ، ديگر اصلاح نخواهد بود . پس من بر خلاف دوستانم از شما می خواهم به کارهای خودتان ادامه دهيد ، زيرا تنها با ادامه موقت حکومت شما ، آخرين حلقه ها از زنجيره آگاهی مردم ايران تکميل خواهد شد. حکومتی که به نام شما ثبت شده ـ‌ و من در تسلط واقعی شما بر آن ترديد دارم ـ بايد چندی ديگر ادامه يابد تا خوش بين ترين ايرانيان نيز بدانند که نام ايران واسلام ، ملعبه ای در دست مزدوران شماست تا همچون بنی عباس و بنی اميه . همه مخالفان خود را « خارج شده از دين »بخوانيد و آنها را از بديهی ترين حقوق انسانی ، محروم سازيد .اگر شما چند صباح ديگر بر تخت لرزان خويش بنشينيد ساده لوح ترين هموطنان من هم باور خواهند کرد که شما به چيزی جز بقای حکومت خويش نمی انديشيد وبرای آن حاضريد همه سرمايه های ملی ، عقيدتی و فرهنگی ملت ايران را به حراج بگذاريد واگر لازم شد دربرابراهانت های واقعی به مظاهر اسلام وايران ، سکوت کنيد . راستی اگر قبل از اقدام نابخردانه و مشکوک يک ‪کشيش امريکايی‬ در سوزاندن قرآن کريم ، حکومت شما ساقط شده بود ، ايا متدينان ايرانی می توانستند باور کنند که بی تفاوت ترين حکومت اسلامی در برابر اين حرکت ، حکومتی است که پايتخت خود را ام القرای جهان اسلام می نامد؟آيا گمان می کنيد مردم نمی دانند چرا در شهرهای ايران ،از آن تظاهرات سفارشی که عوامل شما آن را « خود جوش » می نامند برای اعتراض به قرآن سوزی به راه نيفتاد؟ خوب می دانيم و می دانيد حکومت شما از هرتجمعی که امکان تبديل آن به گردهمايی مردمی وجود داشته باشد می ترسد ، مگر آنکه مانند تظاهرات حکومتی بيست ودوم بهمن ، از ماهها قبل برای آن تدارک ببينيد و نيروهايتان را از شهرهای کوچک به تهران وساير بلاد کبيره بياوريد. به خوبی می دانيد که به خدمت گرفتن همه عناوين مقدس برای حفظ حکومت نامقدس شما ،بسياری از مردم را نسبت به مقدسات واقعی ، بی تفاوت کرده به طوری که ايران ، تنها کشور اسلامی بود که در آن حتی يک تجمع خود جوش مردمی برای اعتراض ـ حتی آرام وملايم ـ به قرآن سوزی انجام نشد . مردم اين واقعيت را به چشم خود ديدند و اين از ثمرات تداوم موقت حکومت شماست. بی عملی حکومتی و مردمی در برابر قرآن سوزی در حالی در برابر چشمان متحير « قرآن دوستانِ» ايرانی صورت گرفت که کمتر از دوسال قبل ، عوامل شما، دروغی به نام سوزاندن تصوير آيت اله خمينی را منتشر کردند وبه بهانه آن ، چندين روز کشور را محل جولان وحشی های مدعی حمايت از ولايت نمودند.

آيت اله خامنه ای !
اگر شما به توصيه برخی از دوستان من ، آرزوی بسياری از ايرانيان را با کناره گيری خود محقق می کرديد آنگاه اين شانس برای نسل امروز و نسل های اينده وجود نداشت که شاهد تمسخر عملی ادعاهای شما توسط کسانی باشند که ظاهرا « سينه چاک ولايت » هستند . شما از موفقيت های بزرگ اقتصادی به ويژه در زمينه طرح هدفمندی يارانه ها سخن می گوييد و افراد ذوب شده در ولايت همچون احمد توکلی ، شبانه روز در حال افشای فريب کاری های احمدی نژاد در همين عرصه هستند، گروهی ديگر هم از آينده سياه اقتصاد کشور ، سخن می گويند . شما عليرغم همه دلخوری های خويش از احمدی نژاد ، هنوز از پاکدستی و ساده زيستی او می گوييد و طرفداران شما نام کسی را افشا می کنند که با توصيه نزديک ترين يارِاحمدی نژاد ، يکهزار ودويست ميليارد تومان – تقريبا معادل سه روز از درآمد نفتی کشور- وام گرفته واز باز پس دادن آن خودداری می نمايد. سينه چاکان ديروز شما ازسوءاستفاده سه هزار ميلياردتومانی در سيستم بانکی سخن می گويند و شما خواهان « کِش » ندادن موضوع می شويد! راستی اگر حکومت شما ، يکسال پيش سرنگون ميشد آيا عده ای از متدينين که هنوز شما را باور داشتند به اين حقيقت پی می بردند که « شما برای قبيله سياسی خويش، بيش از منافع مردم و ثروت عمومی ملت، اهميت قائل می شويد »؟

آيت اله خامنه ای!
لطفا در دوره کوتاه باقيمانده از حکومت ، به کارهای خود ادامه دهيد زيرا تنها از اين طريق ، مضحک بودن ادعای شما در خصوص نترسيدن از قدرت های بزرگ جهانی بر خالص ترين طرفداران شما هم آشکار می شود . امروز شما آنقدر ضعيف شده ايد که حتی در برابر عروسک دست ساز خود يعنی محمود احمدی نژاد هم يارای ايستادن نداريد . اواز دو سال قبل با ابلاغ احکام متعدد به نام مشايی و نشاندن او بر صندلی کنار خود در جلسات هيئت دولت ، دستور شما برای برکناری او از سمت معاون اولی را به تمسخر گرفت و در موضوع نمايندگان ويژه و برکناری وزير خارجه هم نشان داد ادعای شما در خصوص لزوم هماهنگی سياست خارجی با رهبری را به هيچ می انگارد.البته اکنون کار به جايی رسيده که حتی به صورت ظاهری ، دستور شما برای ابقای وزير اطلاعات را نمی پذيرد تا شما ناچار شويد شخصاً و علناً برای ابقای مصلحی وارد عمل شويد که اين کار مفهمومی جز اعتراف کتبی شما به ناتوانی در برابر ايستادگی های احمدی نژاد ندارد. او همچنين سناريوهايی را به شما تحميل می کند تا يک نماينده حامی شما ناچار شود « دسترسی احمدی نژاد به پرونده مفاسد زيردستان شما » را دليل اصلیِ «کوتاه آمدن های شما و امربرانتان در برابر احمدی نژاد» بداند . در يک کلام ، اگر حکومت شما دوسال پيش سرنگون شده بود مردم ايران با چشم خود نمی ديدند که چگونه اتحاد نامقدستان با احمدی نژاد برای سرکوب مخالفان ومعترضان ، به افتراقی اينچنين رسوا تبديل می شود . آری يکی از ثمرات تداوم کوتاه مدت حکومت شما آنست که مردم فهميدند « جان …. و ….از هم جداست متحد جانهای مردان خداست» . با اطمينان می گويم که در آينده ايران ، حتی تصور ظهور فرعون صفتانی که تنها در برابر انسا نهای دست بسته و محبوس ، ادعای خدايی دارند به ذهن کسی خطورنخواهد کرد و اين دستاوردی است که اگر شما چند صباحی ديگر به حکومتتان ادامه دهيدبه صورت کامل ، نصيب مردم ايران خواهد شد.

آيت اله خامنه ای !
با تداوم حکومت شما ، ساير ملت ها نيز خواهند فهميد که حمايت از مسلمانان جهان ، ادعای گزافی است که شما برای توجيه ماجرا جويی های خود در ساير کشورها مطرح می نماييد . زيرا اگر تا چندی قبل ، بی تفاوتی شمادر برابر کشتار مسلمانان چچن و ترکستان شرقی ، وحشت شما از دو قدرت کمونيستی جهان را آشکار می ساخت امروز سکوت حتی حمايت وقيحانه مزدورانتان از جناياتِ« هم پيمان سوسياليست – بعثی شما در سوريه » نشان می دهد هرکس به نحوی در تحکيم موقعيت شما کوشا باشد حمايت از او را بر خود واجب می دانيد ؛ چه سعيد مرتضوی عامل کشتار و شکنجه در کهريزک و چه بشار اسد ديکتاتور وقاتل در سوريه. برای شما هم مهم نيست قربانی جنايت چه کسی باشد؛ محسن روح الامينی که پدرش از وابستگان به نظام خودتان است يا مردم مظلوم وآزاديخواه سوريه. اين رسوايی نيز از ثمرات تداوم حکومت شماست.

آيت اله خامنه ای !
شما بايد مدتی ديگربه خيال خود بر کشور حکومت کنيد تا سايت های خبری رسمی و غير رسمی ، تحصيل کودکان مظلوم ايرانی در ميان کوچه های خاکی به جای نشستن در کلاس ها را گزارش نمايند و رسوايی عوامل بزرگترين بيمارستان پايتخت در گذاشتن دو بيمار در کنار خيابان را افشا کنند در حاليکه شما در سالهای حاکميت خود ، برای ارضای شهوات سياسی و اقتصادی دوستانتان ، صدها مدرسه وبيمارستان در کشورهای ديگر احداث کرده ايد. اگر شما چند سال پيش ، از حاکميت کناره گيری کرده بوديد شايد برای دنيا وآخرت خودتان مفيد تر بود اما بسياری از مردم که اکنون برای لقمه ای نان بايد به سخت ترين کارها تن دهند نمی توانستند از نزديک شاهد حيف وميل دهها ميليارد تومانی در سفر شما به قم باشند که برای تهيه و نصب دهها هزار پلاکارد و تراکت بر در ديوار شهر وسر و روی مستقبلان ونيز اتلاف صدها هزار شاخه گل در برابر قدومِ « مينی بوس منور شما » هزينه شد . حکومت شما بايد آنقدر طولانی ميشد تا متدينانی که با نهج البلاغه اشنا هستند در شهر مذهبی قم شاهد نقض دستور امام علی ( ع ) توسط شما باشند که آنگونه مردم را به دنبال مرکب خود می کشانديد. راستی ايا خبرهای مندرج درسايت های گوناگون را خوانديد تا بدانيد درظل حکومت شما ، چه تعداد از مردم به اميد دريافت وام ، يافتن شغلی برای فرزندان بيکار يا حل مشکل مسکن خود به دنبال قلعه متحرک شما می دويدند؟

آيت اله خامنه ای !
سقوط زودهنگام حکومت شما مردم را از شناسايی مواجب بگيرانی همچون امام جمعه بيسواد قم که برای جلب محبت شما به چنان دروغ پردازی هايی روی آورد محروم می ساخت. راستی شما که خود را حافظ مقدسات دينی می دانيد برای برخورد با اين جاعل ناشی که يک انسان معمولی و گناهکار را تا حد عيسی مسيح ( ع ) بالابرد واز سخن گفتن او قبل از گهواره سخن گفت ، چه کرديد؟ اگر شما پس از کودتای بيست ودوم خرداد هشتاد وهشت ، از شرمندگی کشتار بيگناهان و شکنجه مظلومان ، حکومت را واگذار می کرديد مردم نمی توانستند شاهد گزافه گويی شيخ کريه المنظر ـ مصباح يزدی ـ باشند که « نعمت وجود شما را از مجموع همه نعمات خداوند ، بالاتر دانست »وبدين طريق نشان داد در حکومت مذهبی شما ، تملق گويی تا کجا رسيده است .

آيت اله خامنه ای!
لطفا چندوقت ديگر به حکومت با همين شيوه ادامه دهيد زيرا اگر در نخستين روزهای پس از کودتای انتخاباتی ،از منصب مادام العمر خويش کناره گيری می نموديد مردم نمی توانستند شاهد ارتقای مقام « مرتضوی قاتل » توسط احمدی نژاد و سکوت رضايتمندانه شما در برابر آن باشند ، اما امروز تفاوت رفتار و ادعاهای کسی که خود را جانشين پيامبر (ص‌ ) می نامد را ديدند و اين تجربه ، به انها خواهد آموخت که « انسان » بودن و « انسان دوستی » به عمامه وتاج نيست بلکه هديه ای است از طرف خداوند به همه آنها که می خواهند «آدم » باشند وبرای « آدم شدن » تلاش می کنند . اين درس بزرگ ، به همه هموطنان رنج کشيده من آموخت که از اين به بعد تنها کسانی را بر کشور حاکم کنند که با ادعایِ دروغين « نصب ولی فقيه توسط خداوند » ، از نظارت عمومی بر خويش نمی گريزند . اگر حکومت ايت اله ، دو سال پيش سرنگون می شد يا شما از قدرت کناره گيری می کرديد رسانه های جهانی بازتاب دهنده اظهارات نابخردانه سيد احمد خاتمی نبودند که از « لزوم خونريزی برای نهادينه کردن فرهنگ حجاب » سخن می گويد . او هم که مانند شما يک شبه « آيت اله » شده و کروبی به حق او را « قاضی شريح جمهوری اسلامی » ناميد با سخنان خود اعتراف کرد که ثمره بيست ودوسال حاکميت مطلق شما ، ايجاد شرايطی در کشور است که يکی از احکام اوليه مورد نظر شما ، جز با خونريزی قابل اجرا نيست . در حالی که تحت حاکميت لائيک ها در ترکيه ، روز به روز گرايش به حجاب ، بيشتر می شود.

آيت اله خامنه ای !
دوستان شما سعی ميکنند با مشابه سازی های تاريخی ، شما را در جايگاه پيامبر مکرم اسلام (ص ) و امام علی ( ع ) بنشانند . عده ای ديگر هم شما را در جايگاه امام حسين ( ع ) می نشانند و البته از عاشورای خامنه ای سخن می گويند که در آن ،امام حسين قلابی دوران به شهادت نمی رسد و به جای آن ، کسانی کشته می شوند که تملق گويان شما ، آنان را با يزيد مقايسه می کنند . اما به نظر می رسد حکومت شما بيش از هر چيز به حکومت نمرودی شبيه است. زيرا قبل از شما تنها کسی که به صورت علنی ، ازتسلط خود بر جان ، مال وناموس مردم سخن می گفت ، نمرود بود . امروز ، هم رفتار شما به گونه ای است که نشان می دهد خود را حاکم مطلق العنان کشور می پنداريد که حتی کسی حق سؤال از شما را ندارد و مزد بگيرانتان به صراحت می گويند که « کسی حق ندارد در مورد مبانی تصميمات ولی فقيه سؤال کند». ظاهراً شما هم براين گمان باطل هستيد که شعبه ای از حکومت خداوند بر جسم وروح انسان ها در اختيار شماست . راستی ايا می دانيد غلو گويی های حقارت آميز حاميان پولی شما ، کار را به جايی رسانده که عده ای از مردم می گويند « ولی فقيه ، خداوند را نماينده خود در آسمان ها می داند» ؟

همه اينها را گفتم تا بار ديگر خواهش کنم به کارهايتان ادامه دهيد تا آنان که مبدأ هستی و دستِ منتقمِ او را باور دارند با مشاهده سرنوشت محتوم شما ، بر ايمانشان افزوده شود . ثبت حوادث اين سالها و ماهها ، علاوه بر نسل امروز ، برای نسل های آينده نيز عبرتی خواهدبود تا بياموزند که هيچکس را نمی توان با سخن وادعای او سنجيد . بلکه تنها بايد به انسان هايی اعتماد کرد که عملکرد ايشان بر اساس معيارهای مشخص و تجربه شده بشری ، قابل ارزيابی ودفاع است. مطالعه عملکرد شما ونتايج آن ، همچنين به نسل های آينده خواهد آموخت که نوع بشر حتی انان که تلاش می کنند خود را پيرو واقعی پيامبران عليهم السلام جلوه دهند اگر چشم ناظر بندگان خدا را مراقب اعمال خود ندانند به بدترين فرعون ها ی تاريخ تبديل می شوند و روی نمرود را سفيد می نمايند .
آيت اله خامنه ای !
من به فضل الهی و همت ملت بزرگ ايران ، ايمان دارم و مطمئنم که در آينده ای نزديک ، به جای ادعاهای دروغين همچون « نصب ولی فقيه در آسمان ها» معيارهای تجربه شده زمينی ، بر ايران حاکم خواهد شد . در آن روز ، همه مسئولان ، منتخب واقعی مردم خواهند بود و مردم برای اجرای توصيه امام علی (ع) يعنی « سخن گفتن بدون لکنت با حاکمان »‌ با زندان وشلاق مواجه نخواهند بود . در ايران آينده ، ياد آوری عملکرد شما ، به همگان خواهد آموخت که به هيچکس اجازه سوء استفاده از اعتقادات مذهبی يا احساسات ملی برای به دست گرفتن اختيار ملک وملت را ندهند . در آن روز هيچکس نمی تواند دور از چشم مردم ، منافع کشور را صرف بلندپروازی ها و شهوات سير ناشدنی خود نمايد يا اراده خويش را بر ملت بزرگ وتاريخ ساز ايران ، تحميل کند. آن روز بسيار نزديک تر از تصور شماست . پس تا آن روز به کارهايتان ادامه دهيد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر